در روزهای گذشته جلال میرزایی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی با رسانه ها مصاحبه ای داشتند و سخنان زیادی را ایراد کردند. این موضوع بهانه‌ای شد تا به صورت خلاصه در خصوص عملکرد و رفتار این نماینده در طول دوران انتخابات و سپس پیروزی و نمایندگی نظری افکنده و اشتباهات و قصورات ایشان بررسی خواهد شد که هم جهت تنویر افکار عمومی است و هم جهت ثبت در تاریخ سیاسی و انتخاباتی ایلام.

١- تعدادی از رفقای میرزایی سعی می کنند که نارضایتی های فراوان مردمی از میرزایی را به پای مشاوران وی بگذارند و جلال را از مسیولیت و پاسخگویی مبرا کنند که این یک روش مبتدیانه و ضعیف برای دفاع از نماینده است. مگر می شود یک نماینده مجلس تمام عنان خود را به دست مشاور یا رفیقانش بدهند و هر انچه را که ایشان بگویند تمام و کمال انجام بدهد؟! همه خراب کاری ها را به پای مشاورین نوشتن و میرزایی را بی گناه جلوه دادن عذر بدتر از گناه است؟!

این چه جور نماینده‌ای است که در سطح بسیار خرد و محلی هم استقلال رای ندارد؟! این اظهار نظر، مضحک و بی وجاهت است.

٢- متهم کردن هر منتقدی به طلب منفعت شخصی هم بسیار جالب است!!! باید گفت اولین نفری که دنبال منافع شخصی بود از قضا اقای دکتر جلال میرزایی بود که با شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی به دنبال مطرح شدن و نشستن بر صندلی سبز نمایندگی مجلس شد که قطعا منافع شخصی زیادی از جمله معروفیت، قدرت، درامد (نمی‌گوییم ثروت)، ارتباطات در سطح کلان ملی، پست اینده و… را برای ایشان به همراه اورده است.

این منافع با گذر از نردبان اصلاحات و قبیله و حدود شصت و سه هزار رای رقم خورد.

پس اگر منفعت بد است برای همه بد است و اگر خوب است در چارچوب قانون برای همه خوب است. ضمنا اقای نماینده زحمت بکشند منفعت طلبان غیرقانونی و رانت خواه را به مردم معرفی کنند. مگر می شود این همه منتقد و معترض به رفتار میرزایی به علت عدم اجابت منفعت شخصی انها باشد؟! اگر چنین است پس مدافعان معدود او هم منافع شخصی‌شان توسط جلال اجابت شده که دیگر منتقدش نیستند؟!

البته اعتقاد نگارنده احترام به نظرات هم مخالف و هم موافق است. و کسی را چه مخالف و چه موافق متهم نمی کند. متهم کردن مخالفان به مطالبات شخصی به جای توجه به نقدها و پذیرش و اصلاح، خود باعث بدبینی و عدم رضایت بیشتر مردم از اقای نماینده شده است.

٣- در خصوص عدم دخالت میرزایی در عزل و نصب مدیران استان، باز هم برای مردم، نخبگان و مدیران و اهل رسانه غیر قابل قبول و پذیرش است .

اقایان محمدرضا مروارید و قاسم سلیمانی دشتکی، معاونین و مدیران این دو استاندار در مورد دخالت میرزایی اطلاعات نابی دارند که اگر گفته شوند این ادعا که بارها توسط میرزایی و اطرافیانش گفته شده که دخالت نداشته است به شدت زیر سؤال خواهد رفت. نمونه های بارز ان تلاش شبانه روزی برای عزل مهندس مروارید از استانداری و سپس عزل قاسم سلیمانی دشتکی با وعده های “چند ماه دیگر می رود “و سپس پناه به قانون بازنشستگی و بعد تلاش برای استاندار شدن خودش و بسیار موارد دیگر

۴- به اب و اتش زدن برای کسب ریاست ستاد انتخاباتی دکتر روحانی در دور دوم و حذف رندانه رقبای خود برای احراز این جایگاه سیاسی، اشتباه استراتژیک دیگر اقای نماینده بود که نشان از روحیه تمامیت خواهی وی برای اجرای برنامه های ناتمام خود بود تا بتواند هم به عنوان نماینده مجلس، هم عضو فراکسیون امید، هم رییس ستاد رییس جمهور ابتدا استاندار وقت یعنی محمدرضا مروارید را عزل کند و سپس با پوشیدن ردای استانداری، کابینه دلخواه خود و رفقایش را بچیند! که در این فقره شکست خورد و هزینه فراوانی برایش به بار اورد. یادمان نرفته است که در مراسم خداحافظی و تجلیل مردم از مروارید چه اتفاقاتی افتاد.

بارها به جلال توصیه شد که سودای رییس ستادی را از سر بیرون کند اما او دنبال چیز دیگری بود. لقب وکیل الدوله در این زمان به ایشان نسبت داده شد. زمانی که از ملت فاصله گرفت و به قدرت وسوسه شد.

۵- اشتباه راهبردی دیگر میرزایی اختلاف افکنی فراوان  در بین اصلاح طلبان و از طرفی تلاش برای جلوس بر کرسی محوریت جریان اصلاحات در استان بود  که البته هیچگاه نتوانست در قامت یک لیدر ظاهر شود زیرا برای لیدری اصالت فکری و نسب مشروع می‌خواست که وی فاقد هر دو مؤلفه بود .

در این راستا ابتدا بسیار کوشید تا در شورای اول سیاست‌گذاری اصلاح طلبان که با رای خود و انتخاب میرزایی به عنوان تک کاندیدای جریان اصلاحات به مردم، نقش بی بدیلی در پیروزی وی داشتند را از استقلال انداخته و استحاله و استفاده ابزاری کند که در ابتدا نتواست ( گرفتن مصوبه بر علیه مروارید استاندار وقت و طَی نامه انعکاس به دکتر جهانگیری معاون اول رییس جمهور) و سپس با کمک دستورالعمل جدید تشکیل شورای سیاست‌گذاری اصلاح طلبان، تشکیل  شورای دوم سیاست‌گذاری استان که تا مدتی از عمر استانداری سلیمانی دشتکی هم ابزاری در دست جلال برای قدرت نمایی بود. که با خروج احزاب اصلاح طلبان از اکثریت افتاد و جدیدا که با رابط بودن مروارید تغییر نمود.این اختلاف افکنی ها تا جایی پیش رفت که دو سه دسته دیگر اصلاح طلبی از جمله شورا و پارلمان و جبهه اصلاحات در ایلام شکل گرفت.عدم مقبولیت میرزایی تا انجا پیش رفت که اصلاح طلبان نوشتند و گفتند که “جلال نمی‌تواند محور اصلاحات در ایلام باشد”.

۶- اشتباه دیگر میرزایی در افتادن و چالش فراوان با دو استاندار اصلاح طلب یکی بومی و دیگری غیر بومی استان بود که متاسفانه این اختلافات باعث هدر رفت انرژی و منابع در استفاده از فرصت‌ها و زمان شد. این موضوع هم تا جایی پیش رفت که بیشتر فعالان رسانه و گروههای اجتماعی معترض شده و خواهان اصلاح رفتار میرزایی با استاندار شدند تا بتوانند با هم افزایی در مسیر توسعه ایلام گام بردارند. متاسفانه قهرهای جدی و اشتی های نمایشی ضربه های سنگینی بر پیکر استان وارد کرد.

٧- از دیگر اشتباهات و قصورات فاحش دکتر میرزایی حذف و کم توجهی و بی احترامی به بسیاری از نیروهای بانفوذ ، موجه و تاثیر گذار اصلاح طلبی و مردمی استان بود که از قضا از عوامل پیروزی وی در انتخابات بودند.نمونه های بارز ان حذف عبدالصاحب ناصری از ریاست ستاد در دور دوم و شکایت این فرهنگی شناخته شده به قوه قضاییه بود که البته پرونده  با برائت ناصری مختومه شد. بعد از ان انتخاب حجت الله عالیپور به عنوان چهره مردمی به ریاست ستاد و پس از پیروزی کم محلی های فروان به عالیپور در توجه به مشکلات و درخواست‌های مردمی و حتی حذف پسرعموی خود از دفتر مردمی اقای نماینده بسیاری چهره‌های شاخص دیگر .

٨-عدم دسترسی اسان موکلین به وکیل خود در مجلس شورای اسلامی و عدم حضور میرزایی در حوزه انتخابیه و در بین عامه مردم و مناسبت‌های ملی و مذهبی و اجتماعی که این موضوع با فرهنگ نمایندگی مردم که اسمی پرمعنا و مفهومی مردمی دارد همخوانی نداشت.

لااقل دکتر میرزایی به اندازه مدت زمان حضور در خارج از کشور و کرمان می توانست در شهرها و روستاهای حوزه انتخابیه هم حضور داشته باشد.

٩- دفاع متعصبانه و جانبدارانه رفقا ، مشاورین، همشهریان شیروانی و تریبون‌های رسانه‌ای دکتر میرزایی نیز بسیار در ایجاد حس دافعه نسبت به وی مؤثر بوده و می باشد.١٠-در حوزه ملی و کلان هم جدا از اینکه تصمیمات استراتژیک در مجلس گرفته نشده ودر سطح مثلا شورای امنیت ملی بحث و بررسی می شود نیز چندان حرفی برای گفتن در مورد عملکرد جلال نمی ماند .

١٠-حضور در جشن خبرگزاری فارس و نشستن در کنار تتلو سال‌ها به یاد خواهد ماند. نیزبا یک مراجعه ساده به سایت خبرگزاری مجلس شورای اسلامی “خانه ملت” کیفیت و سطح سخنرانی‌ها و نطق‌های دکتر میرزایی را می توان دید که بسیار عادی و در سطح دیگر نمایندگان گمنام دیگر استان‌ها می باشد .

تراز او با دکتر داریوش قنبری که زمانی نماینده ایلام در مجلس بوده نیز فاصله معنا داری دارد. چند عکس هم با خاتمی هم یک عملکرد ملی به حساب نمی اید انتظارات مردم بسیار فراتر از یک نماینده مجلس است .موضع‌گیری‌هایی چون مطهری و صادقی میتواند خط کس مقایسه باشد. در خصوص تعداد حضور، غیبت ، تاخیر ، نطق ها، تذکرات و …. در دسترس نمی باشد تا در این مورد ارزیابی صورت گیرد. همچنین عضویت در کمیسیون غیر تخصصی انرژی با هر هدف و دلیلی منطقی به نظر نمی امد.

١١-جلال  میرزایی با عملکرد ضعیف خود و رفقایش ضربه های جبران ناپذیری به اعتماد عمومی مردم هم به صندوق‌های رای و هم به جریان اصلاح طلبی و اصلاح طلبان استان وارد کردند به طوری که بسیاری از اصلاح طلبان استان به جز شرمندگی پاسخی برای مردم و رای دهندگان ندارند.

١٢-عدم موضع‌گیری در یکی از مهمترین اتفاقات اقتصادی و سیاسی ایران با موضوع قیمّت گذاری بنزین قبل از فرمایشات مقام معظم رهبری

١٣- سفر به اتریش به اتفاق وزیر نفت بعد از حمایت متعصبانه دکتر میرزایی از زنگنه که شائبه وکیل دولت و ….ایشان را بیش از پیش تقویت کرد .البته باید گفت سفر و ماموریت کاری به نفسه مشکلی ندارد اما جبران زحمات اقای نماینده و همزمانی سفر و دفاع وی جای اشکال داشت در حالیکه میرزایی در نشست با دانشجویان ،مخالفان وزیر نفت را به رانت خواری متهم کرده بود.!؟

١۴- ثبت نام چندین باره در انتخابات مجلس شورای اسلامی از حقوق جلال میرزایی به عنوان یک شهروند می باشد اما این ثبت نام نشان از سطحی نگری وی و عدم شناخت پایگاه اجتماعی خود در بین مردم را دارد و یا شاید بدتر از این در تلاش، چشم امید به رد صلاحیتها گسترده کاندیداهای اصلاح طلب دارد تا شاید دوباره با اغفال جریان اصلاحات به مجلس برود و این خوابی است که تعبیری ندارد . این نقد به معنای ان نیست که جلال میرزایی نمره ارزیابی اش صفر شده است اما در اینکه نمره بسیار پایینی گرفته شکی نیست و در این راستا هم اصلاح طلبان هم قبیله و هم بزرگان و فعالان سیاسی و رسانه ای که برای او ریش در گرو گذاشته اند باید پاسخگو بوده و با قبول مسوولیت از مردم عذرخواهی کنند.