شناسه خبر : 23519
  پرینتخانه » اجتماعی, فرهنگی, یادداشت تاریخ انتشار : 17 فروردین 1403 - 19:21 |

جشن‌های نوروزی ایلام “بزم یا رزم”؟!

خلیل کمربیگی- جامعه شناس در ایام نوروز و همزمان با آغاز سال نو، برای اولین بار جشن­‌های جمعی در نقاط مختلف استان برگزار و اقشار مختلف جامعه در این جشن­‌ها شرکت و به شادی و پایکوبی پرداختند. شیوه برگزاری، آداب و آیین­‌های آن، حضور نسل­‌های مختلف، وجود افراد با اهداف متفاوت، سبک­‌های مختلف پوشش و […]

جشن‌های نوروزی ایلام “بزم یا رزم”؟!

خلیل کمربیگی- جامعه شناس

در ایام نوروز و همزمان با آغاز سال نو، برای اولین بار جشن­‌های جمعی در نقاط مختلف استان برگزار و اقشار مختلف جامعه در این جشن­‌ها شرکت و به شادی و پایکوبی پرداختند. شیوه برگزاری، آداب و آیین­‌های آن، حضور نسل­‌های مختلف، وجود افراد با اهداف متفاوت، سبک­‌های مختلف پوشش و آرایش، نحوه انعکاس در رسانه­‌های رسمی و شبکه­‌های اجتماعی، شیوه واکنش مدیران و موارد دیگر، از جمله موضوعات قابل پژوهشی است که در جای خود قابلیت وارسی و تحلیل دارند. از جمله این موضوعات، مشارکت قابل توجه نسل جدید در این جشن­‌ها بود. در این یادداشت نگاهی به جشن­‌های نوروزی با تمرکز بر حضور نسل نو در جشن برگزار شده در بخش کارزان خواهیم پرداخت.
برگزاری این جشن­‌ها، برای نسل جدید، امری تازه به نظر می­‌رسید. نسلی که آداب این جشن­‌ها را، نه از نظام رسمی، نهادها و سازمان­‌های وابسته به آن، بلکه از طریق رسانه­‌ها و شبکه‌های اجتماعی و یا در محافل خانوادگی و دوستانه آموخته بودند. این نسل، با پدیده­‌ای به نام “انباشتگی نیازهای برآورده نشده” مواجه است. نیازها و تقاضاهایی که در دهه­‌های پیشین بدان‌ها پاسخ داده نشده و امروز سر برآورده‌اند و نسل نوجوان و جوان امروزی، پرچم طلب این نیازها را بر دوش کشیده و بسیاری از اعضای نسل­‌های پیشین نیز از خواسته­‌های آن‌ها حمایت می­‌کنند. این نسل سبک زندگی جدید و ارزش­‌هایی چون زندگی آرام، لذت­‌طلبی، آزادی­‌خواهی، سلطه­‌گریزی و امثال آن را حق خود دانسته و با صدای بلند فریاد زده و اگر مدیران به این خواسته­‌ها بی­‌توجهی کنند، ساکت ننشسته و در احقاق حق خود پافشاری می­‌کنند. اغلب خود را اسیر هنجارهای پیشینیان نمی­‌کنند؛ صراحت، شجاعت و کنشگری آن­ها متفاوت از نسل­‌های قبلی بوده و زیاد در قیدوبند “هیس”، “نگو”، “نکن” و امثال آن نیستند. بیشتر اعضای این نسل دغدغه ایدئولوژی نداشته و راحت­‌تر به مسائل می­‌نگرند.
نتایج آخرین سرشماری به ما نشان می­‌دهد که حدود ۶۲ درصد از جمعیت این استان را افراد زیر ۳۵ سال تشکیل داده و از این تعداد حدود ۴۰ درصد زیر ۲۵ سال سن دارند. ۶۰ سال به بالاها، کمتر از ۱۰ درصد جمعیت این استان را تشکیل می­‌دهند. همین نکته سیاستگذاری و برنامه­‌ریزی در خصوص مسائل مختلف را با پیچیدگی روبرو ساخته و تعریف بهنجار یا نابهنجار بودن پدیده‌ای را با مشکل مواجه می­‌سازند. آنچه را که نزد افراد ۶۰ سال به بالا، بهنجار محسوب می‌شود چه بسا در نزد سنین ۲۵ سال به پایین نابهنجار بوده و بالعکس آن نیز صادق است. بهنجار بودن یا نبودن یک پدیده، امر ثابتی نبوده و به زمینه­‌های تاریخی، اجتماعی و فرهنگی آن وابسته است.
در جشن­‌های نوروزی با نسلی مواجه بودیم که اگرچه اغلب به زبان فارسی تکلم می­‌کردند، اما دارای سبک­‌های مختلف پوشش کُردی بودند. برخی از دختران نوجوان و جوان، در سبک پوشش خود، ضرورت زمانه را حس کرده، پوشش آن­ها متفاوت با پوشش نسل پیشین خود بود. با این سبک پوشش، احساس راحتی می­‌کردند. آن­ها گریزان از خشونت، صدای ساز و دهل را بر صدای تفنگ‌ها ترجیح دادند و دست در دست پدران، مادران، خواهران و برادران خود به شادی پرداخته و بانگ هلهله سر دادند. هرچند سبک پوشش برخی از آن‌ها از دو سو مورد هجمه قرار گرفت؛ چه معدود افرادی که، جای بزم را با رزم اشتباه فهمیده و از بزم، تعبیری رزمانه داشتند و چه برخی که، درک درستی از باورهای نسل نو نداشتند. اما این نسل، برای بزم آمده بودند و بی­‌توجه به این تعابیر چنان غرق در بزم شدند که رزم به فراموشی سپرده شد.

فرزندان عصر دیجیتال، لباس­‌هایشان را از زیر خروارها تاریخ، بیرون کشیده بودند، از مرزهای ایل و طایفه عبور کرده و به شادی پرداختند. هدف برایشان مشخص و مقصد آشنا بود. به سرزمینی قدم می­‌گذاشتند که در این شهر، شهره شادی­‌اند و در این­که، کسی مانع شادی آن­ها نخواهد بود احساس امنیت می­‌کردند. بسیاری از آن­ها، ترانه­‌ها و اشعار خوانده شده توسط خواننده­­‌ها را متوجه نمی­‌شدند، اما دنبال گمشده خود آمده بودند. دستورات مدیران، پایگاه خانوادگی، آینده شغلی و چندین مانع دیگر را پشت سر نهاده، تا شادی را به آغوش بکشند. گویی سال­‌ها بود که تشنه‌لب دنبالش گشته و اینک که او را یافته بودند سر از پا نمی­‌شناختند. غلیان احساسات به اوج خود رسیده و با هر آهنگی می‌رقصیدند. صدای دهل همه را در خود ذوب کرده بود. چنین شد که ایلامی­‌ها نوروز متفاوتی را پشت سر نهادند.
جشن­‌های نوروزی با شیوه جدید، موافقان و مخالفانی به همراه داشت. استقبال مردم و بخصوص نسل نو از این جشن‌ها، نشان از نیازی می­‌دهد که ساکنان بدان نیازمندند. سیاستگذاران حوزه فرهنگ بایستی سلایق و نیازهای مردمان و بویژه نوجوانان و جوانان این سامان را شناخته و برای رفع آن‌ها، سیاستگذاری و برنامه­‌ریزی نموده تا به یکباره غافلگیر نشوند.
دستگاه‌های دولتی زمینه اجرای شادی را برای ساکنان فراهم نموده و شیوه‌های برگزاری آن را به نهادهای مدنی و شوراهای شهر و روستا بسپارد. دخالت سازمان­‌های دولتی در اجرای مراسم شادی، منجر به مقاومت خواهد شد. باید دانست که در آسمان نسل نو، ستاره‌های مختلف با تلألوهای گوناگون يافت می‌شوند. يك رنگ نبوده و رنگين­‌كمانی از رنگ‌ها را در بين آنها می‌توان ديد. تشويق و ستايش يكی و تمسخر يا ناديده گرفتن آمال و نیازهای ديگری و مقايسه چشمداشت‌ها و انتظارات آنها با نيازها و خواسته‌های نسل‌های پيشين، خطایی بزرگ است­. نهادهای فرهنگی جشن­‌های نوروزی را بررسی و تحلیل نموده، پیامدهای مثبت و منفی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی آن­ها را با انجام پژوهش­‌های علمی و با حضور صاحب­نظران رشته­‌های مختلف بکاوند و برای اجرای بهتر و سازمان­‌یافته­‌تر آنها در سال­‌های آینده برنامه­‌ریزی نمایند. برگزاری با برنامه و شکوهنمد این جشن­‌ها، موجب افزایش سرمایه اجتماعی در استان، کاهش شکاف دولت- ملت، ارتقای احساس تعلق و تعهد بیشتر به این سرزمین و کاستن از نرخ آسیب­‌های اجتماعی بویژه در بین نسل نو خواهد شد.

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.